loading...
عکس / مطلب/ جوک/ اس ام اس/ اخبار/
اخبار و رویداد های سایت


با عضویت رایگان در سایت می توانید از امکانات زیر برخوردار شوید 



این سایت در ستاد ساماندهی ثبت شده است.

به دلیل بروز بودن از صفحات دیگر سایت نیز دیدن فرمایید.

آخرین ارسال های انجمن
arian بازدید : 454 دوشنبه 04 دی 1391 نظرات (0)

اعترافات جدید و خنده دار (4دی)

اعتراف می کنم یه بار از مسیری پیاده داشتم می رفتم خونه دوستم، رسیدم سر کوچشون دیدم ورود ممنوعه. رفتم از یه چهارراه بالاتر دور زدم از سر کوچشون وارد شدم

*******اعترافات خنده دار just4orfun ******** 

اعتراف میکنم نصفه شبی وسط کویر چادر زدیم بهم گفت به آسمون نگاه کن ببین چی می بینی؟ گفتم یه آسمون ستاره گفت خوب یعنی چی؟ من که نمیخواستم کم بیارم گفتم از چه جهتی؟ فلسفی، نجوم یا علمی؟ گفت احمق جان چادرمون و دزدیدن!!!!

*******اعترافات خنده دار just4orfun ******** 

داشتم به همسرم اس ام اس میدادم که عروسک ............................

برای دیدن بقیه اعترافات به ادامه مطلب بروید .....................

اعترافات جدید و خنده دار (4دی)

اعتراف می کنم یه بار از مسیری پیاده داشتم می رفتم خونه دوستم، رسیدم سر کوچشون دیدم ورود ممنوعه. رفتم از یه چهارراه بالاتر دور زدم از سر کوچشون وارد شدم

*******اعترافات خنده دار just4orfun ******** 

اعتراف میکنم نصفه شبی وسط کویر چادر زدیم بهم گفت به آسمون نگاه کن ببین چی می بینی؟ گفتم یه آسمون ستاره گفت خوب یعنی چی؟ من که نمیخواستم کم بیارم گفتم از چه جهتی؟ فلسفی، نجوم یا علمی؟ گفت احمق جان چادرمون و دزدیدن!!!!

*******اعترافات خنده دار just4orfun ******** 

داشتم به همسرم اس ام اس میدادم که عروسک خوشگله من کجاست؟ اشتباهی به بابام دادم. جواب داد من چه میدونم خرسه گنده؟ الان بچت باید عروسک بازی کنه!!!!!!!!

*******اعترافات خنده دار just4orfun ******** 

اعتراف یکی از دوستان : مامان بزرگ خدا بیامرز ما تو ۹۵ سالگی فوت کرد .صبح روزی که مامان بزرگم فوت کرده بود همه دور جنازش نشسته بودیم و همه داشتن گریه میکردن.. جمعیتم زیاد بود … منو داداشمم تو بغل هم داشتیم گریه میکردیم …. اشک فراوون بود و خلاصه جو گریه بود … یهو دختر خالم که تازه رسیده بود اومد تو حیاط و با جدیت داد کشید : مامان بزرگ زود رفتی … یهو کل خونه رفت رو هوا …حالا خندمون قطع نمیشد

*******اعترافات خنده دار just4orfun ******** 

اعتراف میکنم سوم دبستان که بودم یه روز معلممون مدرسه نیومد منم ظهرش رفتم در خونشون که یه کوچه بالاتر از ما بود تکلیف شبمو ازش گرفتم.

*******اعترافات خنده دار just4orfun ******** 

اعتراف میکنم بچه که بودم..جو گیر بودم نماز بخونم….بعد چادر گل منگولیمو میذاشتم مهرم میذاشتم رو به قبله وا میستادم شروع میکردم به نماز خوندن…اما جای سوره ها شعر کلاه قرمزیو می خوندم….>>>آقای راننده…آقای راننده…یالا بزن توو دنده…!!

*******اعترافات خنده دار just4orfun ******** 

اعتراف میکنم به عنوان ۱ مهندس میخواستم دیوار رو سوراخ کنم، شک داشتم که از زیر جایی که میخوام سوراخ کنم سیم برق رد شده باشه، واسه اینکه برق نگیرتم فیوز رو قطع کردم، تازه وقتی دیدم دریل کار نمیکنه کلی غصه خوردم که دریل سوخت!!

*******اعترافات خنده دار just4orfun ******** 

اعتراف میکنم بچه که بودم با دختر و پسر خاله هام لباس کهنه میپوشیدیم میرفتیم گدایی با درامدش بستنی میگرفتیم که همسایمون مارو لو داد و کتک خوردیم!!

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطلب و جوک و اس ام اس و داستان و عکس و . هر چیزی که شما بخواهید ......
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    تولبار اختصاصی سایت
    آمار سایت
  • کل مطالب : 295
  • کل نظرات : 35
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 51
  • آی پی امروز : 41
  • آی پی دیروز : 50
  • بازدید امروز : 135
  • باردید دیروز : 155
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 913
  • بازدید ماه : 3,288
  • بازدید سال : 16,441
  • بازدید کلی : 228,962
  • کدهای اختصاصی
    قفس دانلود فیلم
    تبلیغات