ترجیح می دهم حقیقتی مرا آزار دهد، تا اینکه دروغی آرامم کند .

***www.just4orfun.ir*** 

تنها دو روز در سال هست که نمیتونی هیچ کاری بکنی! 
یکی دیروز و یکی فردا .

***www.just4orfun.ir***

خوبی بادبادک اینه که 
می‌دونه زندگیش فقط به یک نخ نازک بنده
ولی بازم تو آسمون می‌رقصه و می‌خنده .

***www.just4orfun.ir***

با کسی زندگی کن که مجبور نباشی 
یه عمر برای راضی نگه داشتنش فیلم بازی کنی .

***www.just4orfun.ir***

انسان مجموعه ای از آنچه که دارد نیست؛ 
بلکه انسان مجموعه ای است از آنچه که هنوز ندارد، اما می تواند داشته باشد .

.

.

.

برای دیدن بقیه جملات به ادامه مطلب بروید .......

کلمه ها بر احساسها و اندیشه ها تاثیر می‌گذارند.
احساسها بر افکار وکلمه ها مؤثرند.
اندیشه‌ها بر کلمه‌ها و احساسها تاثیر می‌گذارند.
.

.

بگوییم :  از اینکه وقت خود را در اختیار  من گذاشتید متشکرم.

نگوییم : ببخشید که مزاحمتان شدم.
.

.

بگوییم : در فرصت مناسب کنار شما خواهم بود.
نگوییم : گرفتارم.

برای دیدن بقیه مطلب به ادامه مطلب بروید ...........

زمان های کمی و فقط کمی بخواهیم از زندگی لذت ببریم و نگاهمان را کمی بهتر کنیم بسیاری از لذت ها نه وقت زیادی می‌خواهد و نه پول زیادی میخواهد .

پس منتظر تغییرات زیاد در یه روزی که معلوم نیست کی باشد نباشیم.

در کوچکترین اتفاقات عظیم ترین تجارب بشر نهفته است . باور کنید …......

۱- گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.

۲ – سعی کنیم بیشتر بخندیم.

۳- تلاش کنیم کمتر گله کنیم.

۴ – با تلفن کردن به یک دوست قدیمی، او را غافلگیر کنیم.

۵ – گاهی هدیه‌هایی که گرفته‌ایم را بیرون بیاوریم و تماشا کنیم.

۶ – بیشتردعا کنیم.

۷ – در داخل آسانسور و راه پله و… باآدمها صحبت کنیم.

۸- هر از گاهی نفس عمیق بکشیم.

۹- لذت عطسه کردن را حس کنیم.

برای دیدن بقیه مطلب به ادامه مطلب بروید ....................

به جرم نبودنت نفس هایم را در سینه محکوم می کنمبه حبس ابد!کمرم زیر آوار خاطراتت تاب نمی آوردو در کابوس شب های بی توییمی میرمبه همین سادگی…!

****www.just4orfun.ir****

تو راخدا نمی‌خواهد که برگردیوگرنهآمدنْ نه بال می‌خواهدنه کفش و عصای آهنینبخاطر خدا بیا

****www.just4orfun.ir****

گناهانم را دوست دارم!

بیشتر از تمام کارهای خوبی که کرده ام،می دانی چرا؟!

آن ها واقعی ترین انتخاب های منند…

****www.just4orfun.ir****  

غمگینــــم!آنقدر که در مجاورتِ دریا هـــمسراب می بینم!اگر نباشی،همیشه این َم…!

..............برای  دیدن بقیه مطلب به ادامه مطلب بروید 

روزی شاگرد یه راهب پیر هندو از او خواست برایش یه درس به یاد موندی بده . راهب از شاگردش خواست کیسه نمک رو بیاره پیشش ، بعد یه مشت از اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست اون آب رو سر بکشه . شاگرد فقط تونست یه جرعه کوچک از آب داخل لیوان رو بخوره  ، اونم بزحمت .
استادپرسید : ” مزه اش چطور بود ؟ ”
شاگردپاسخ داد : ” بد جوری شور و تنده ، اصلا نمیشه خوردش ”

پیر هندو از شاگردش خواست یه مشت نمک برداره و ...........................................

برای دیدن بقیه داستان به ادامه مطلب بروید ..................

اجازه هست عشق تو رو تو کوچه ها داد بزنم؟

رو پشت بوم خونه ها اسمتو فریاد بزنم؟

****www.just4orfun.ir****

اجازه هست مردم شهر قصه ی ما رو بدونن؟

اسم منو عشق تو رو توی کتابا بخونن؟

****www.just4orfun.ir****

اجازه هست که قلبمو برات چراغونی کنم؟

پیش نگاه عاشقت چشمامو قربونی کنم؟

برای دیدن بقیه نوشته به ادامه مطلب بروید .................

دعایت می کنم، عاشق شوی روزی
بفهمی زندگی بی عشق نازیباست
دعایت می کنم با این نگاه خسته، گاهی مهربان باشی
به لبخندی تبسم را به لب های عزیزی هدیه فرمایی
بیابی کهکشانی را درون آسمان تیره شب ها
بخوانی نغمه ای با مهر
دعایت می کنم، در آسمان سینه ات
خورشید مهری رخ بتاباند
دعایت می کنم، روزی زلال قطره اشکی
بیاید راه چشمت را
سلامی از لبان بسته ات، جاری شود با مهر
دعایت می کنم، یک شب تو راه خانه خود گم کنی
با دل بکوبی کوبه مهمانسرای خالق خود را

........

برای دیدن بقیه شعر به ادامه مطلب بروید ...............

در اولین صبح عروسی ، زن و شوهر توافق کردند که در را بر روی هیچکس باز نکنند .
ابتدا پدر و مادر پسر آمدند . زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند . اما چون از قبل توافق کرده بودند ، هیچکدام در را باز نکرد .
ساعتی بعد پدر و مادر دختر آمدند . زن و شوهر نگاهی به هم دیگر انداختند . اشک در چشمان زن جمع شده بود و در این حال گفت : نمی توانم ببینم کهپدر و مادرم پشت در باشند و در را روشون باز.................

برای دیدن بقیه داستان به ادامه مطلب بروید .....................

***اگر روزی خیانت دیدی ، بدان که قیمتت بالاست .

*** حتی بهترین فرزندان نیز دشمن جان پدر و مادرانند.

*** از دشمن خود یکبار بترس و  از دوست خود هزار بار .

***نقاش کامل آنست که از هیچ برای خود سوژه بسازد .

*** خوشبختی  فاصله  این بدبختی  تا بدبختی دیگر است ..................

برای دیدن بقیه جملات به ادامه مطلب بروید ................

 روزی روزگاری حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جا به جا کردن خاک های پایین کوه بود. از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟ مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او می خواهم این کوه را جابجا کنم. حضرت سلیمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی توانی این.......................

برای دیدن بقیه داستان به ادامه مطلب بروید .....................